اوّل گفتار بِسمِ اللّهِ رحمن رحیم
تا که باشد آخرش از ابتدایش با خبر
شاه بیتی را کز آن آغاز کردم این کتاب
بر نهادم زین سبب اکلیل بسم اللّه به سر 1
کتاب الهی با نام خدا آغاز گشته، و اولین آیه 2 از قرآن و سوره فاتحة الکتاب 3 «بسم اللّه الرحمن الرحیم»میباشد.این آیه بنا به اجماع همه مسلمانان جزو قرآن مجید و آیه سیام از سوره نمل 4 است، به اعتقاد شیعیان و نیز جمعی از قاریان و فقیهان و مفسّران عامّه 5 آیتی است از هر سورهای که بدان ابتدا شده است.لکن بعضی از شافعیّه و حمزه-و احتمالا احمد بن حنبل- آن را آیتی فقط از سوره حمد میدانند و بس. 6
در هر حال این آیه که در ابتدای هر سوره بجز براءت 1 آمده، و در سوره نمل علاوه بر ابتدای سوره در اثنای آن نیز نازل شده مجموعا 114 بار-به تعداد سور قرآن-تکرار شده است و این خود گویای عظمت و منزلت این آیه از قرآن است.چنانکه در خبر آمده:تمام قرآن در سوره حمد(امّ الکتاب)خلاصه شده، و تمام سوره حمد در«بسم اللّه الرّحمن الرّحیم»خلاصه شده است.و برحسب بعضی روایات، عظیمترین آیه در قرآن«بسم اللّه الرّحمن الرّحیم»میباشد 2 و لذا بنا به روایتی که از امام رضا علیه السّلام نقل شده:«بسم اللّه الرّحمن الرّحیم»به اسم اعظم خداوند نزدیکتر است از سیاهی چشم به سفیدی آن. 3
و اصولا-چنانکه از امام صادق علیه السّلام منقول است-کتابی از آسمان نازل نشده مگر اینکه آغاز آن«بسم اللّه الرّحمن الرّحیم»بوده است. 4 حتی برحسب نقل قرآن مجید، نامه حضرت سلیمان بن داود به ملکه سبا نیز با«بسم اللّه الرّحمن الرّحیم»آغاز شده بوده است. 5 پس اگر در اوایل سورهها و فصلهای تورات و انجیل کنونی«بسم اللّه الرّحمن الرّحیم»نسبت بدان سبب است که آن دو تحریف شده است. 6
حتی بعضی معتقدند:بسم اللّه در میان عرب جاهلیت رواج داشته، بهطوری که اسقاط آن را در عهدنامه نشانه نقض آن میدانستهاند، چنانکه زرکشی در سبب سقوط بسم اللّه از اوّل سوره براءت مینویسد:فقیل:کان من شأن العرب فی الجاهلیّة اذا کان بینهم و بین قوم عهد و ارادوا (1)-از ابن عباس روایت شده که گفت:از علیّ بن ابی طالب علیه السلام پرسیدم چرا در سوره براءت بسم اللّه الرّحمن الرّحیم نوشته نشده است؟فرمود:از آن جهت که بسم اللّه امان است و سوره براءت که در مورد بیزاری از مشرکان و قیام به سیف نازل شده در آن امانی نیست.
من ابن عباس قال سألت علیّ بن ابی طالب(ع)لم لم تکتب فی براءة بسم اللّه الرّحمن الرّحیم؟قال لانّها امان، و براءة نزلت بالسیف، فلیس فیها امان.
نقضه کتبوا لهم کتابا ولم یکتبوا فیه البسملة، فلمّا نزلت«براءة»بنقض العهد الّذی کان للکفّار، قرأها علیهم علیّ ولم یبسمل علی ماجرت به عادتهم.* 1
از امیرالمؤمنین علیه السّلام روایت شده که فرمود:رسول خدا(ص)حدیث کرد مرا از خداوند عزّوجل که:هر امر صاحب شأنی که شروع آن با بسم اللّه نباشد ناتمام خواهد ماند. 2 و حتّی از امام صادق علیه السّلام در حدیثی هشدار داده که یکی از شیعیان ما به سبب اینکه در شروع کاری «بسم اللّه الرّحمن الرّحیم»را ترک کرده بود خداوند وی را به مصیبتی مبتلا کرد، تا وی را متنبّه گرداند، سپس امام صادق علیه السّلام در این مورد داستان عبد اللّه بن یحیی را نقل فرمود که بر حضرت امیرالمؤمنین وارد شد و حضرت او را به نشستن بر روی کرسی که در آنجا بود امر فرمود و چون او قصد نشستن کرد به واسطه اینکه گفتن بسم اللّه الرّحمن الرّحیم را ترک کرد، از روی کرسی بر زمین افتاد و سرش شکست و خون جاری شد، تا آخر حدیث. 3
در هر حال روایات در فضیلت و اهمیّت«بسم اللّه الرّحمن الرّحیم»بسیار است که ذیلا به بخشی از آنها اشاره میشود:
از پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله نقل شده که فرمود:هرگاه معلّم به کودک بگوید:بگو بسم اللّه الرّحمن الرّحیم، و کودک بگوید بسم اللّه الرّحمن الرّحیم، خداوند براءتنامهای برای کودک و پدر و مادر وی، و براءتنامهای برای معلّم وی بنویسد. 4
ابنمسعود از پیغمبر روایت کرده که فرمود:هرکس که میخواهد خداوند وی را از(کیفر) نگهبانان دوزخ(که 19 نفرند)نجات دهد، پس بسم اللّه الرّحمن الرّحیم را که 19 حرف است بخواند تا خداوند هر حرف از آن را سپری در مقابل هریک از آنان قرار دهد. 5
و عبد اللّه بن مسعود از پیغمبر اکرم(ص)روایت کرده که آن حضرت فرمود:کسی که«بسم اللّه الرّحمن الرّحیم»بگوید، خداوند برای او در برابر هر حرف از آن چهار هزار حسنه بنویسد، و چهار هزار سیّئه محو فرماید، و چهار هزار درجه وی را بلند مرتبه گرداند. 1
و بالاخره محدّث اربلی از حضرت امیرالمؤمنین علیه السّلام روایت کرده که آن حضرت فرمود:اگر بخواهم، از تفسیر«بسم اللّه الرّحمن الرّحیم»شتری را، بار خواهم کرد. 2
اگر کسی کتب و مصنّفات متقدّمان و متأخّران را مورد تتبّع و بررسی قرار دهد متوجه خواهد شد که یکی از بحثانگیزترین آیات قرآنی آیه«بسم اللّه الرّحمن الرّحیم»است که علما در کتابهای تفسیر، حدیث، فقه، اخلاق و غیره آن را بطور مستقل و یا در ضمن سوره حمد مورد بحث قرار داده، و همگی از دیدگاههای مختلف به تفسیر حروف و کلمات و نقل احادیث و احکام فقهی و آثار و خواص آن پرداخته، و مباحث مختلفی را عنوان کردهاند.
مثلا در کتب تفسیر عموما مفسّران در تفسیر«بسم اللّه الرّحمن الرّحیم»بحثهایی را مطرح کرده و روایاتی را شاهد آوردهاند.چنانکه شیخ طوسی در تبیان(1/24-30)و شیخ طبرسی در مجمع البیان(1/18-21)و علامه طباطبائی در تفسیر المیزان(1/15-19)مباحثی را عنوان نمودهاند و مرحوم سید هاشم بحرانی در تفسیر 3 خود متجاوز از 30 حدیث و حویزی در تفسیر نور الثقلین(1/5-14)بالغ بر 46 حدیث درباره فضیلت و تفسیر بسم اللّه نقل کرده است.و علاّمه شهید سید مصطفی خمینی در تفسیر 4 خود مباحث و مطالب گوناگونی را پیرامون بسم اللّه- طی 172 صفحه-مطرح کرده که بسیار جالب و خواندنی است.و فخر رازی در تفسیر الکبیر (1/101-173)ذیل عنوان:«الکتاب الثانی فی مباحث بسم اللّه الرّحمن الرّحیم و فیه مسائل»مطالب بسیار و مسائل گوناگونی را مطرح کرده است، چنانکه فقط در«الباب الحادی عشر فی بعض النکت المستخرجة من قولنا«بسم اللّه الرّحمن الرّحیم»بیست و چهار نکته را بیان کرده است.
محدّثان بزرگ همچون ثقة الاسلام کلینی در کتاب«کافی» 1 باب معانی الاسماء، و شیخ صدوق در کتاب«التوحید» 2 و«معانی الاخبار» 3 ذیل عنوان:باب معنی بسم اللّه الرّحمن الرّحیم، و نیز علاّمه مجلسی در بحار الانوار 4 -کتاب القرآن:باب فضل سورة الفاتحة و تفسیرها و فضل البسملة و تفسیرها و کونها جزء من الفاتحة و من کلّ سورة-احادیث فراوانی را در فضیلت و تفسیر این آیه از معصومین صلوات اللّه علیهم اجمعین نقل کردهاند.
برخی از متکلّمان در کتب کلامی خود نیز بحثهایی را پیرامون«بسم اللّه»آوردهاند چنانکه فضل بن شاذان در کتاب«الایضاح» 5 و فاضل مقداد در«ارشاد الطالبین» 6 که شرحی است بر کتاب«نهج المسترشدین علاّمه حلّی»در این باره مطالبی را عنوان کردهاند.
در مباحث فقهی نیز این مسأله مطرح است که آیا قراءت«بسم اللّه الرّحمن الرّحیم»قبل از قراءت حمد در نماز واجب است چنانکه امامیّه 7 و اکثر حنفیّه قائلند، یا نفس قراءت آن مکروه است ولی به جهت خروج از مخالفت دیگران مستحب است، چنانکه مالک قائل است. 8 و نیز مسأله استحباب جهر به بسم اللّه در نماز، و وجوب تسمیه در ذبح شرعی در میان فقها، مطرح است.
برای اطلاع بر روایات وارده در این باب میتوان رجوع کرد به کافی، ج 3، باب قراءة القرآن، ص 312، و استبصار، ج 1، باب الجهر ببسم اللّه الرّحمن الرّحیم، ص 310 و تهذیب، ج 2، ص 288، و وسائل الشیعة، ج 4، باب انّ البسملة آیة من الفاتحة و من کلّ سورة عدا براءة و وجوب الاتیان بها، و بطلان الصلاة بتعمّد ترکها و وجوب اعادتها، ص 745؛و باب جواز ترک البسملة للتقیّة و جواز ترک الجهر بها فی محلّ الاخفات و فی التقیة، ص 747؛و باب استحباب الجهر بالبسملة فی محلّ الاخفات و تأکّده للامام، ص 757 و ج 16 باب انّه لابدّ من التسمیة عند ارسال الکلب و الاّ لم یحلّ صیده، ص 270 و باب اشتراط التسمیة عند التذکیة و الاّ لم یحلّ الاّ ان یکون ناسیا، ص 325 و باب ان ذکاة السمک اخراجه من الماء حیّا و یحلّ بغیر تسمیة، ص 360.و نیز صحیح مسلم ج 1 کتاب الصلاة، باب حجة من قال لایجهر بالبسملة ص 299، و باب حجّة من قال البسملة آیة، ص 300 و سنن نسائی، ج 1، باب قراءة البسملة، ص 143، و سنن ابی داود، ج 1، باب الجهر بالبسملة، ص 125.
همچنین در کتب اخلاق اسلامی یکی از مسائلی که مورد توصیه و تأکید میباشد این است که هر کاری را با«بسم اللّه الرّحمن الرّحیم»شروع باید کرد نظیر خوردن، آشامیدن، لباس پوشیدن، از خانه بیرون رفتن 1 ، سوار شدن 2 سفر کردن، خواندن 3 ، نوشتن، خوابیدن 4 و هر کار دیگر 5 اگرنه آن کار ابتر و بریده خواهد ماند چنانکه از حضرت رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم روایت شده که فرمود:کلّ امر ذی بال لم یذکر فیه بسم اللّه فهو أبتر. 6
هست بِسمِ اللَّهِ الرَّحمنِ الرّحیمِ
مصحف آیات اسرار قدیم
نام حق سردفتر هر دفتر است
آنچه بینام خدا است ابتر است
مثنوی اسیری لاهیجی، ص 31
در تفسیر منسوب به امام حسن عسکری علیه السّلام ضمن حدیث مفصّلی آمده:هنگام شروع هر کاری، خواه بزرگ و خواه کوچک«بسم اللّه الرّحمن الرّحیم»بگویید. 7
زمخشری در ربیع الابرار از پیغمبر اکرم(ص)نقل کرده که آن حضرت فرمود:هر دعایی که اول آن«بسم اللّه الرّحمن الرّحیم»باشد رد نمیشود. 8
و از نظر ادبی علاّمه شهید آقا مصطفی خمینی در تفسیر خود فرموده:«بسم اللّه الرّحمن الرّحیم»دارای وزن عروضی و بحر ثلاثی:مستفعل مستفعل مستفعل میباشد، و نظامی شاعر معروف و متوفای بعد از سال 584 گفته است:
بِسمِ اللَّهِ الرّحمنِ الرّحیمِ
هست کلید در گنج حکیم 1
البته شاعران فراوان دیگری هم«بسم اللّه»را در اشعار خود تضمین کردهاند، از جمله، مولانا حامد:
چون گشادم دفتر اعمال خود را همچو گل
مطلع آن بود بِسمِ اللَّهِ الرّحمنِ الرّحیمِ 2
و محمود دهدار:
بِسمِ اللَّهِ الرّحمنِ الرّحیمِ
نزل گرامی است ز حیّ قدیم 3
از جمله مباحثی که درباره«بسم اللّه»مطرح شده است، بحث در رسم الخطّ کلمات آن است، بدین شرح:
الف-چرا همزه«اسم»در کتابت«بسم اللّه»حذف میشود؟در حالی که در آیات دیگر قرآن نظیر:«اقرأ باسم ربّک الّذی خلق 4 »و«فسبح باسم ربّک العظیم 5 »همزه اسم در کتابت نوشته میشود.
جوابهایی که دانشمندان از این سؤال دادهاند عبارتند از:
1-کثرت استعمال«بسم اللَّه الرّحمن الرّحیم»سبب سقوط همزه اسم در کتابت شده است 6 .
2-اضافه شدن اسم به کلمه«اللّه»که دارای امیتازهای خاصّی میباشد سبب حذف همزه آن شده است 7 ، چنانکه در آیه:«بسم اللّه مجریها و مرسیها»نیز الف نوشته نمیشود با این که کثرت استعمال هم ندارد.
3-درازی«باء»و کشیدگی«سین»در بسم اللّه عوض از همزه اسم و نشان سقوط آن است 1 .
4-خلیل گفته:چون در بسم اللّه«با»بر اسم داخل شده از الف آن نیابت کرده است؛امّا در«اقرأ باسم ربّک»نیابت نکرده است بواسطه این که اگر با را حذف کنیم و بگوییم:«اقرأ اسم ربّک»معنا صحیح است، بخلاف بسم اللّه 2 .
جامی درباره نیابت«با»از الف چنین سروده است:
با که بنشست در مقام الف
چون خلیفه بجای مستخلف
آنچه مستخلف از ترفّع و شان
داشت بنمود در خلیفه عیان
طول قدّ الف از این معنا
مینماید کنون ز صورت با
ورنه با در مواضع دیگر
منخفض بود و نافراخته سر
ب-چرا کلمه«اللّه را با دو لام و کلمه«الّذی»را با یک لام مینویسند؟در حالی که هر دو در لفظ و کثرت استعمال مساویند؟
جواب دادهاند:
1-کلمه«اللّه»مطابق اصل، معرب و متصرّف میباشد لذا مطابق اصل، لام تعریف آن نوشته میشود، امّا«الّذی»برخلاف اصل در اسم، مبنی و ناقص است لذا برخلاف اصل لام آن در کتابت حذف میشود، وی در«اللذان»که معرب است نوشته میشود.
2-برای این که به کلمه«إله»اشتباه نشود.
3-برای تعظیم لفظ جلاله 3 .
ج-چرا الف قبل از ها در«اللّه»نوشته نمیشود با این که به هنگام قراءت«اللاه»تلفظ میگردد؟
جواب گفتهاند:حذف الف بواسطه این است که:اجتماع حروف متشابه را در کتابت کراهت دارند 4 .
د-چرا الف قبل از نون در«الرّحمن»نوشته نمیشود؟
جواب گفتهاند:
1-برای رعایت تخفیف 5 .
2-برای این که فرق باشد بین آن که نام خداست و آن که نام غیر خداست، که در صورت دوّم با الف نوشته میشود مانند رحمان یمامه 6 .
آداب کتابت«بسم اللّه»و شیوههای نگارش آن از دیرزمان مورد توجه پیشوایان دین، دانشمندان علوم قرآن، و خوشنویسان مسلمان بوده، و در آثاری که در آداب کتابت مصاحف و یا بسم اللّه بحث شده از آن یاد کردهاند:
1-علاّمه مجلسی و محدّث نوری(از شهید ثانی در مینة المرید)از پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله روایت کردهاند، که به یکی از کاتبان خود فرمود:
دوات را لیقه کن، و نوک قلم را کج بزن، و بای(بسم اللّه)را کشیده و بلند بنگار، داندانههای سین را مشخص بنویس، و میم را کور و توپر ننویس، و«اللّه»را زیبا بنویس، و«رحمن»را کشیده، و«رحیم»را خوش بنگار، و(پس از فراغ از نگارش) قلم را روی گوش چپ خود قرار ده، زیرا این کار بهتر یادآور تو است، (و زودتر به قلم دسترسی پیدا خواهی کرد) 1 .
2-و نیز از زید بن ثابت روایت کردهاند، که گفت:رسول خدا فرمود:هرگاه که میخواهی «بسم اللّه الرّحمن الرّحیم»را بنویسی، سین را واضح و روشن بنویس 2 .
3-و نیز از پیامبر اکرم(ص)روایت کردهاند که فرمود:اگر کسی«بسم اللّه الرّحمن الرّحیم»را بنگارد و آن را به خاطر تعظیم خداوند نیکو و زیبا بنویسد، خداوند وی را بیامرزد 3 .
4-و از علی بن ابی طالب علیه السّلام روایت کردهاند که فرمود:مردی«بسم اللّه الرّحمن الرّحیم»را نیکو نوشت، پس آمرزیده شد 4 .
5-مرحوم کلینی از امام صادق علیه السّلام روایت کرده که آن حضرت فرمود:«بسم اللّه الرّحمن الرّحیم»را به بهترین خط بنویس، و تا دندانههای سین را بلند و برافراشته ننویسی باء (بسم اللّه)را به میم نکشان 5 .
6-از یزید بن ابی حبیب نقل شده که کاتب عمرو بن العاص نامهای به عمر نوشت، و چون «بسم اللّه»را نوشت برای آن سین ننوشت، عمر وی را کتک زد.به او گفته شد:امیرالمؤمنین درباره چه چیز تو را زد؟گفت:مرا درباره سین زد 1 .
7-فخر رازی در تفسیر خود آورده است:عمر بن عبد العزیز به منشیان خود دستور میداد که:برای تعظیم کتاب خدا«با»را طولانی، و«سین»را آشکار، و«میم»را مدّور بنویسید 2 .
8-از امام صادق علیه السّلام روایت شده که فرمود:ننویس:بسم اللّه الرّحمن الرّحیم لفلان، اما باکی نیست که در پشتنامه«لفلان»را بنویسی 3 .
این دستور شاید بدان جهت است که در اول نامه چنانچه بنویسند:بسم اللّه الرّحمن الرّحیم لفلان، اشتباه میشود، چنانکه ممکن است گمان رود که«لفلان»متعلق به«الرّحیم»است. لذا در حدیثی دیگر از امام صادق علیه السّلام آمده که فرمود:در درون نامه ننویس«لابی فلان» بنویس:الی ابن فلان، و(اگر خواستی)در آدرس بنویس:لابی فلان 4 .
درباره شیوه نگارش«بسم اللّه»صاحبنظران بحثهای زیادی را مطرح کردهاند، از جمله احمد بن علی قلقشندی(متوفی 821 ه)درکتاب معروف خود«صبح الأعشی فی صناعة الانشاء»مطالبی را تحت عنوان:الجلمة السابعة فی کتابة البسملة و بیان صورتها فی کل قلم من الاقلام المستعملة فی دیوان الانشاء 5 ، مطرح کرده، و شکل«بسم اللّه»را در اقلام ششگانه خط بیان و ترسیم نموده است.
اخیرا هنرمند خوش ذوق آقای محمد مهدی هراتی مجموعهای ارزنده و هنری از انواع فراوان و شیوههای گوناگون کتابت«بسم اللّه»را که در طول چهارده قرن از کلک خوشنویسان مؤمن هنرمند تجلی کرده، با همکاری بنیاد پژوهشهای اسلامی تهیه کرده، و مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی آن را در 500 صفحه به قطع وزیری بزرگ چاپ و منتشر کرده است. علاقهمندان میتوانند به این گنجینه نفیس که مبیّن ذوق و هنر بسیاری از هنرمندان مؤمن در طی قرنهاست مراجعه کنند.
و بالاخره کتابها و یا رسالههایی که بطور مستقل درباره«بسم اللّه»نگاشته شده فراوان است، که نمونههایی از آن به شرح زیر میباشد.
1-اسرار البسملة:از سید محمد مهدی بن محمد جعفر موسوی تنکابنی 1 .
2-الاسئلة فی البسملة:از برهان الدین ابراهیم بن محمد قباقبی(متوفی 750 ه.) 2 .
3-الاسم الأعظم او معارف البسملة و الحمد لة:تألیف حجّة اسلام محمّد غروی، مؤلّف «الامثال النبوّیة» 3 .
4-البسملة بین اهل العبارة و اهل الاشارة:تألیف دکتر ابراهیم بسیونی 4 ، بخش دوم این کتاب شرحی است بر کتاب«الکهف و الرقیم فی شرح بسم اللّه الرّحمن الرّحیم».
5-البسملة لدی المدرستین:نوشته علاّمه سیّد مرتضی عسکری(از محققان معاصر 5 ).
6-تجلی هنر در کتابت بسم اللّه(وضوح الفن فی کفابة البسملة):فارسی، عربی، انگلیسی، به کوشش محمد مهدی هراتی، با همکاری بنیاد پژوهشهای اسلامی 6 .
7-تفسیر آیة البسملة و ذکر ما یتعلّق بها:به فارسی، نوشته سید محمد حسین بن شمس الدین نسابه 7 .
8-تفسیر آیة البسملة:تألیف زین الدین شهید ثانی، که در اول رمضان 940 از تألیف آن فارغ گشته است 8 .
9-تفسیر آیة البسملة:از رشید الدین همدانی، صاحب«مفتاح التفاسیر» 9 .
10-تفسیر البسملة:تألیف احمد بن ایوب الحماقی، شرحی است بر منظومهای که مؤلف درباره بسمله سروده، و در آن از سیوطی نقل قول میکند 10 .
11-تفسیر البسملة:درهفت فصل:مؤلف ناشناخته 11 .
12-تفسیر البسملة:تألیف محمد بن سعید بن کبن یمنی(متوفی 842 یا 849 ه.) 12 .
13-تفسیر البسملة:تألیف ابی سعید حنفی، که در فضیلت بسمله و تفسیر آن و دیگر مسائل مربوط به آن بحث کرده است 1 .
14-تفسیر البسملة:تألیف ابن العرفان محمد بن علی صبان مصری(متوفی 1206ه)، رسالهای است نسبة طولانی، دارای یک مقدمه و پنج مقصد و یک خاتمه 2 .
15-تفسیر البسملة و الحمدلة:تألیف شهاب الدین احمد برلسی، مشهور به شیخ عمیره 3 ، که آن را ابیبکر بن اسماعیل شنوائی به نام«الطوالع المنیرة علی بسملة عمیرة»شرح کرده است.
16-تفسیر البسملة و الحمدلة:تألیف قاضی زکریّا بن محمّد انصاری، (متوفی 926ه.) 4 .
17-تفسیر الاستعاذة و البسملة:تألیف بدر الدین حسن بن قاسم المرادی، (متوفی 749ه.) 5 .
18-رسالة فی تحقیق البسملة:از زین کمال پاشا 6 .
19-الطوالع المنیرة علی بسملة عمیرة:تألیف ابیبکر بن اسماعیل شنوانی(متوفی 1019ه.) 7 .
20-فتح الفتّاح العلیم بشرح بسم اللّه الرّحمن الرّحیم:تألیف سید محمد احمد اهدل تهامی، (متوفی 1298ه.) 8 .
21-کتاب البسملة:از شهاب الدین ابن شامه 9 .
22-الکهف و الرقیم فی شرح بسم اللّه الرّحمن الرّحیم:نوشته عبد الکریم بن ابراهیم بن عبد الکریم ابن سبط عبد القادر گیلانی(متوفی 820 یا 832ه.) 10 .
23-مسألة فی البسملة:از اسماعیل بن غنیم جوهری 11 .
(1)-در نسخههای جدید به صورت:«اول گفتار بسم اللّه الرحمن الرحیم»آمده، چون در وزن نمیگنجید تصحیح شد.(فرهنگ ملاّ علی اشرف صبوحی به لغت اهل بیرجند-مجله دانشکده ادبیات، تهران، شماره 3، سال سیزدهم، ص 25).
(2)-یکی از نامهای سوره حمد(السبع المثانی)است، به معنای 7 آیهای که دو بار نازل شده، و یا اینکه محتوایش از دو بخش (نیمی حمد و ثنای خدا، و نیمی تقاضای بندگان)تشکیل شده، و یا اینکه دو بار در هر نماز باید قراءت شود.و در قرآنهای چاپی موجود غالبا بسم اللّه جزء سوره حمد و اوّلین آیه آن شمارش شده است.
و قیل لأمیرالمؤمنین علیه السّلام:یا امیر المؤمنین اخبرنا عن«بسم اللّه الرّحمن الرّحیم»آهی من فاتحة الکتاب؟فقال:نعم، کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یقرأها و یعدّها آیة منها، و یقول:فاتحة الکتاب هی السبع المثانی.عیون اخبار الرضا 1/300
(3)-سوره فاتحة الکتاب-بنابر مشهور-اوّلین سوره کاملی است که نازل شده، گرچه اوّلین آیات نازله پنج آیه اول سوره علق میباشد.قال الرّضا علیه السلام:سمعت ابی یحدّث عن ابیه علیه السّلام انّ اوّل سورة نزلت«بسم اللّه الرّحمن الرّحیم اقرا باسم ربّک، و آخر سورة نزلت:اذا جاء نصر اللّه والفتح.عیون اخبار الرضا 2/6
(4)-انّه من سلیمان و انّه بسم اللّه الرّحمن الرّحیم.
(5 و 6)-البیان ص 467 و الدّر المنثور 1/7.
مستدرک حاکم 2/330
(2)-...سمعت ابا الحسین علیه السّلام...فقال وایّ آیة اعظم فی کتاب اللّه؟فقال:بسم اللّه الرّحمن الرّحیم.
تفسیر عیاشی 1/21.
(3)-عن الرّضا علیّ بن موسی علیهما السّلام، انّه قال:إنّ«بسم اللّه الرّحمن الرّحیم»اقرب الی اسم اللّه الأعظم من سواد العین الی بیاضها
عیون اخبار الرضا 2/5
(4)-عن ابی عبد اللّه علیه السّلام، قال:ما نزل کتاب من السماء الاّ و اوّله«بسم اللّه الرّحمن الرّحیم».
المحاسن-باب ثواب ما جاء فی بسم اللّه الرّحمن الرّحیم-ص 40
و روی البحرانی عن صفوان الجمّال قال ابو عبد اللّه علیه السلام:ماانزل اللّه کتابا الاّ و فاتحته بسم اللّه الرّحمن الرّحیم، و انّما کان یعرف انقضاء السورة بسم اللّه الرّحمن الرّحیم ابتداء للاخری، البرهان فی تفسیر القرآن 1/42.
(5)-قالت یا ایّها الملأ انّی القی إلیّ کتاب انّه من سلیمان و انّه بسم اللّه الرّحمن الرّحیم الاّ تعلوا علیّ واتونی مسلمین.سوره نمل 29-31
(6)-تفسیر القرآن الکریم-از علامه شهید سید مصطفی خمینی-1/38.
(1)*البرهان فی علوم القرآن 1/262.
(2)-انّ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله حدّثنی عن اللّه عزّ و جلّ:کلّ امر ذی بال لم یذکر فیه بسم اللّه فهو ابتر.التفسیر المنسوب الی الامام العسکری(ع)-تحقیق مدرسة الامام المهدی-ص 25 و بحار الانوار 93/242
(3)-و قال الصادق علیه السلام:و لربّما ترک فی افتتاح امر بعض شیعتنا بسم اللّه الرّحمن الرّحیم، فیمتحنه اللّه بمکروه لینبهه علی شکر اللّه تعالی و الثناء علیه، و یمحوفیه عنه وصمة تقصیره عند ترکه قول بسم اللّه-لقد دخل عبد اللّه بن یحیی علی امیرالمؤمنین علیه السلام و بین یدیه کرسیّ فامره بالجلوس علیه، فجلس علیه فمال به حتّی سقط علی رأسه، فأوضح عن عظم رأسه و سال الدّم، فامر امیرالمؤمنین علیه السلام بماء فغسل عنه ذلک الدّم، ثمّ قال:اذن منّی، فوضع یده علی موضحته، و قد کان یجد من المها ما لاصبر له معه، و مسح یده علیها و تفل فیها، فما هو أن فعل ذلک حتی اندمل، فصا رکأنّه لم یصبه شئ قطّ.التفسیر المنسوب الی الامام العسکری، ص 22 و بحار الانوار 92/240
(4)-عن النبیّ صلّی اللّه علیه و آله:انّه اذا قال المعلّم للصبیّ:قل:بسم اللّه الرّحمن الرّحیم، فقال الصبیّ:بسم اللّه الرّحمن الرّحیم، کتب اللّه براءة لابویه، و براءة للمعلّم.بحار الانوار 92/257
(5)-عن ابن مسعود، عن النبیّ صلّی اللّه علیه و آله:من اراد أن ینجیه اللّه من الزّبانیة التسعة عشر فلیقرأ بسم اللّه الرّحمن الرّحیم فانّها تسعة عشر حرفا، لیجعل اللّه کلّ حرف منها جنّة عن واحد منهم.البرهان فی تفسیر القرآن 1/43 و بحار الانوار 92/257 و الدر المنثور 1/9 و تفسیر القرطبی 1/92.
(1)-روی عبد اللّه بن مسعود، عن النبیّ صلّی اللّه علیه و آله قال:من قرأ بسم اللّه الرّحمن الرّحیم کتب اللّه له بکلّ حرف اربعة الاف حسنة، محا عنه اربعة الاف سیّئة، و رفع اللّه له اربعة الاف درجة.البرهان فی تفسیر القرآن1/43 و بحار الانوار 92/256.
(2)-کشف الغمّة فی معرفة الائمة 1/130:و قال[علیّ]علیه السلام مرة:لوشئت لأوقرت بعیرا من تفسیر بسم اللّه الرّحمن الرّحیم.علامه میرزا ابراهیم خوئی(شهید فتنه اکراد)-در کتاب الاربعون حدیثا مع الشرح و البیان، ص 235-پس از نقل این حدیث از کشف الغمة، شرح جالبی در معنی حدیث و بیان کیفیّت استنباط مسائل فراوان از الفاظ اندک دارد، طالبان به کتاب مزبور مراجعه نمایند.
و نقل العلامة المجلسیّ، عن البرسیّ فی مشارق الانوار(ص 96):روی ابن عبّاس عنه(ای عن علیّ علیه السلام)انّه شرح له فی لیلة واحدة من حین اقبل ظلامها حتی اسفر صباحها فی شرح الباء من بسم اللّه، ولم یتقدم الی السّین، و قال:لوشئت لأوقرت اربعین بعیرا من شرح بسم اللّه.بحار الانوار 40/186؛و الاتقان فی علوم القرآن 4/230
(3)-البرهان فی تفسیر القرآن، 1/40-44.
(4)-تفسیر القرآن الکریم، 1/35-207.
(1)-کافی، 1/114 و ج 3، باب قراءة القرآن، ص 312.
(2)-التوحید، ص 229.
(3)-معانی الاخبار، ص 3.
(4)-بحار الانوار، 1/223.
(5)-الایضاح، ص 206:وانکرتم بسم اللّه الرّحمن الرّحیم من القرآن الاّ التی فی النمل، فطعنتم بذلک علی...و ص 213: و رویتم انّ سورة براءة ما منعهم ان یکتبوا اوّلها بسم اللّه الرّحمن الرّحیم الاّ ان صدرها ذهب.
(6)-ارشاد الطالبین الی نهج المسترشدین، ص 5:تحقیق حول البسملة.
(7)-عن معاویة بن عمّار، قال قلت لابی عبد اللّه علیه السلام:اذا قمت للصلاة أقرأ بسم اللّه الرّحمن الرّحیم فی فاتحة القرآن؟ قال نعم...، کافی 3/312.
(8)-الفقه علی مذاهب الاربعة 1/257.
(1)-قال الرضا علیه السلام:کان ابی علیه السّلام اذا خرج من منزله قال:بسم اللّه الرّحمن الرّحیم، خرجت بحول اللّه و قوّته، لابحولی و قوّتی بل بحولک و قوّتک یا ربّ متعرّضا به لرزقک، فأتنی به فی عاقبة؛عیون الاخبار الرضا 2/5.
(2)-عن ابی عبد اللّه علیه السلام قال:فاذا جعلت رجلک فی الرّکاب فقل:بسم اللّه الرّحمن الرّحیم بسم اللّه و اللّه اکبر.تفسیر نور الثقلین، 1/10.
(3)-قال عبد اللّه بن یحیی:یا امیرالمؤمنین و ما تفسیربسم اللّه الرّحمن الرّحیم؟قال:انّ العبد اذا اراد ان یقرأ او یعمل عملا فیقول:بسم اللّه الرّحمن الرّحیم فانّه تبارک له فیه...بحار الانوار 92/242.
(4)-قال النبی صلّی اللّه علیه و آله:اذا قال العبد عند منامه:بسم اللّه الرّحمن الرّحیم، یقول اللّه:ملائکتی اکتبوا نفسه ال الصباح، بحار الانوار، 92/258.
(5)-عن جمیل بن درّاج قال:قال ابو عبد اللّه علیه السّلام:لاتدع بسم اللّه الرّحمن الرّحیم و ان کان یعده شعر.اصول کافی 2/672؛تفسیر نور الثقلین 1/6.
(6)-بحار الانوار، 92/242.
(7)-فقولوا عند افتتاح کلّ امر عظیم او صغیر بسم اللّه؛التفسیر المنسوب الی الامام العسکری، ص 28.
(8)-الزمخشری فی ربیع الابرار عن النبیّ(ص):لایردّ دعاء اوّله بسم اللّه الرّحمن الرّحیم فانّ امّتی یأتون یوم القیامة و هم یقولون:بسم اللّه الرّحمن الرّحیم، فتثقل حسناتهم فی المیزان، فیقول الامم:ما ارجح موازین امّة محمّد صلّی اللّه علیه و آله و سلّم؟ فیقول الأنبیاء:انّ ابتداء کلامهم ثلاثة اسماء من اسماء اللّه تعالی، لو وضعت فی کفّة المیزان و وضعیت سیئات الخلق فی کفّة أخری لرجّحت حسناتهم.البرهان فی تفسیر القرآن، 1/43.
(1)-تفسیر القرآن الکریم، 1/197
(2)-کلّیات دیوان مولانا حامد، چاپ عکسی نسخه سال 884 ه، ص 1.
(3)-سجنجل الاسماء، فهرست مجموعههای کتابخانه ملی ملک 6/453، مجموعه خطی شماره 886.
(4)-سوره علق آیهی 1
(5)-سورة الواقعة آیههای 74و96، سورة الحاقه آیهی 52.
(6)-التبیان فی تفسیر القرآن، 1/25
(7)-تفسیر القرآن الکریم، 1/72.
(1 و 2 و 3)-التفسیر الکبیر، 1/105 و 106
(4 و 5)-التفسیر الکبیر، 1/107.
(6)-تفسیر القرآن الکریم، 1/163 و 177.
(1)-الشهید الثانی فی منیة المرید:روی عن النبیّ صلّی اللّه علیه و آله، انّه قال لبعض کتّابه:الق الدواة، و حرّف القلم، وانصب الباء، و فرّق السین، و لا تعوّر المیم، و حسّن اللّه، و مدّ الرّحمن، و جوّد الرّحیم، وضع قلمک علی اذنک الیسری، فانه اذکر لک، بحار الانوار 92/34 و مستدرک الوسائل(چاپ جدید)، 4/371
(2)-و عن زید بن ثابت انّه قال:قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:اذا کتبت«بسم اللّه الرّحمن الرّحیم»فبیّن السین فیه، بحار الانوار 92/34 و مستدرک الوسائل، 4/371.
(3)-و عنه صلّی اللّه علیه و آله:من کتب«بسم اللّه الرّحمن الرّحیم»فجوّده تعظیماللّه، غفراللّه له، بحار الانوار 92/35 و مستدرک الوسائل 4/371 و الاتقان فی علوم القرآن، 4/182.
(4)-و عنه علیّ بن ابی طالب علیه السلام، انّه قال:تنوّق رجل فی«بسم اللّه الرّحمن الرّحیم»فغفر له، بحار الانوار 92/35؛ مستدرک الوسائل 4/371 و الاتقان فی علوم القرآن، 4/182.
(5)-قال ابو عبد اللّه علیه السلام:اکتب«بسم اللّه الرّحمن الرّحیم»من اجود کتابک، و لا تمدّ لباء حتی ترفع السین، اصول کافی، 2/672.و در تفسیرنور الثقلین 1/7 در پاورقی این حدیث آمده است:قال الفیض فی الوافی:و لا تمدّ لباء یعنی الی المیم، کما وقع التصریح به فی حدیث امیر المومنین(ع)؛و رفع السین تضریسه، انتهی-و قیل استحباب رفع السین قبل مدّ الباء یحتمل اختصاصه بالخط الکوفیّ.
(1)-عن یزید بن ابی حبیب، ان کاتب عمرو بن العاص کتب الی عمر، فکتب«بسم اللّه»ولم یکتب لها سینا، فضر به عمر، فقیل له:فیم ضربک امیرالمؤمنین؟قال ضربتی فی سین.الاتقان فی علوم القرآن، 4/182.
(2)-التفسیر الکبیر، 1/106.
(3)-عن الحسن السری عن ابی عبد اللّه علیه السّلام قال:لا تکتب بسم اللّه الرّحمن الرّحیم لفلان، و لا بأس ان تکتب علی ظهر الکتاب:لفلان، اصول کافی 2/672.
(4)-عن ابی عبد اللّه علیه السّلام قال:لا تکتب داخل الکتاب:لابی فلان، و اکتب الی ابی فلان، و اکتب علی العنوان لابی فلان.اصول کافی 2/673.
(5)-صبح الاعشی فی صناعة الانشاء، 3/127-137
(1)-الذریعه، 2/42.
(2)کشف الظنون، 1/92.
(3)-ناشر:مکتبه فیروزآبادی-قم، وزیری، 280 ص، 1402ه.
(4)-ناشر:دار التألیف و النشر-مصر، وزیری، 140 ص، 1972م.
(5)-رسالهای است محققانه درباره«بسمله»از نظر فقهی از دیدگاه مدرسه اهل البیت(ع)و مدرسه خلفاء که بزودی چاپ و منتشر خواهد شد.
(6)-ناشر:مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی، وزیری بزرگ، 500 ص، شهریور 1367.
(7 و 8 و 9)-الذریعة، 4/325.
(10 و 11)فهرس دار الکتب الظاهریة، 362 و 365.
(12)-کشف الظنون، 2/1035.
(1)-فهرس دار الکتب الظاهریة، 365.
(2)-فهرس دار الکتب الظاهریة، 365.
(3 و 4)-کشف الظنون 2/6-1035.
(5)-کشف الظنون، 2/1031.
(6)-فهرست نسخ خطی دانشگاه، 1/9478.
(7)-کشف الظنون، 2/1036.
(8)-نیل الوطر، 2/225.
(9)-فهرس دار الکتب الظاهریة-فقه-35.
(10)-کشف الظنون 2/1525 و البسملة بین اهل العبارة و الاشارة، ص 103، این رساله دو بار در حیدرآباد هند به سالهای 1321 و 1340ه.به چاپ رسیده است.
(11)-فهرس دار الکتب الظاهریه-بلاغت-291.